مرد مست به خانه امد,انقدر مست بود که گلدان قیمتی که زنش به ان خیلی علاقه داشت

را ندید و به گلدان خورد و گلدان شکست,پیش خودش گفت حتما فردا زنم واسه ی گلدون کلی داد و بیداد میکنه

همونجا خوابش برد فردا صبح که از خواب بیدار شد این یادداشت رو روی یخچال دید:

عزیزم صبحونه ی مورد علاقتو روی میز چیدم, الانم رفتم بیرون تا برای نهار مورد علاقت چندتا چیز بخرم

خیلی دوستت دارم عشقم ,مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه؟چرا مامانت از کارم

ناراحت نشده؟

پسر گفت دیشب که مست بودی مامان دستتو گرفت که ببرتت رو تخت ,تو عالم مستی گفتی خانوم به من دست نزن

من متاهلم .

" به سلامتی همچین مردایی "

نظرات شما عزیزان:

sara yekta

ساعت22:04---29 آبان 1393

[وب سایت]

گفت بي من چي ميكشي؟؟؟؟؟

گفتم:{دوسيب}

والااااا....فك كرده اگه نباشه ميميرم!!!!!!!
=================
چرا تحویل نمیگیری

zahra_h

ساعت17:58---26 آبان 1393

لایک داره
این جور مردا کم پیدا میشه ها

سارا یکتا

ساعت23:01---25 آبان 1393

[وب سایت]

دختر زیبایی را دیدم که تن فروش بود . خیلی ها بی تابانه توی صف در انتظار بودند من هم بی اختیار رفتم تو صف .
.
.
.
.
.
.
.
.
جلو که رسیدم دیدم تنش،تن ماهی جنوبه سه تا خریدم تو روح هر چی آدم منحرف و کج ذهنه )))

zahra

ساعت10:57---23 آبان 1393

[وب سایت]

به سلامتـــــــــــــــــــــــــ ـــــتتی

هلیا

ساعت13:28---21 آبان 1393

[وب سایت]

به این میگن مررررررد

fere$hte

ساعت13:27---19 آبان 1393

به سلامتی.........لااااااااااایک

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: